♥♡❤ღعشق اولღ❤♡♥
سلام دوستان گلم ممنونم که به وبلاگم سر زدید امیدوارم بهتون خوش بگذره خب من خودم یه عاشقم این وبلاگم برا عاشق ها درست کردم امیدوارم تونسته باشم نظرتون رو جلب کن
 
 

 

پسرک رو به مزار دختر ایستاد، برایش از دلتنگیش گفت، از آغوشی که این روزها
 
خیلی هوایش را کرده...
 
 

از شوخی های دلنشینش، از چشمان مهربانش، از حرف های نگفته اش، از یک دنیا
 
بغضش... برایش کادو گرفته بود آمده بود تا لبخندش را ببیند!  
 
 

هق هق گریه هایش به آسمان بلند شده بود...
 

پسر: 
 

برات… کادو… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… و یه بغض طولانی آوردم…! 
 
 

تک عروس گورستان!
 
 

پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!
 
 

اینجا کنار خانه ی ابدیت می نشینم و فاتحه میخوانم…
 

 

نه  اشک و فاتحه... اشک و فاتحه و دلتنگی

 

 

امان… دنیای من! تو خیلی وقته که…
 
 

آرام بخواب فرشته کوچ کرده ی من…
 
 

دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!
 

نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..!
 

بعد از تودیگر مرد نیستم اگر بخندم…
 

اما… تـو آرام بخواب…


خدایا هیچ عاشقس رو از عشقش نگیر چون مجنونش دق میکنه مثل خودم خدایا خودت  دسته همه عاشقا رو بگیر که زمین نخورن مثل من


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, :: 11:11 :: توسط : حمید ایرانی

 

تمام غصه ها

دقیقا از همان جایی آغاز می شوند که

ترازو بر می داری می افتی به جان دوست داشتنت !

اندازه می گیری !

حساب و کتاب می کنیُ مقایسه می کنی . . .

و خدا نکند حساب و کتابت برسد به آنجا که

زیادتر دوستش داشته ای ، که زیادتر دل داده ای ،

که زیادتر گذشته ای ، که زیادتر بخشیده ای ،

به قدر یک ذره ، یک نقطه ، یک ثانیه حتی !

درست از همانجاست که توقع آغاز می شود

و توقع آغاز همه ی رنج هایی است

که به نام عشق می بریم . .



ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, :: 11:9 :: توسط : حمید ایرانی

خدا : بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.

بنده : خدایا ! خسته ام! نمی توانم!

خدا : بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.

بنده : خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم!

خدا : بنده ی من، قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.

بنده : خدایا سه رکعت زیاد است!

خدا : بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان.

بنده : خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟

خدا : بنده ی من، قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله.

بنده : خدایا! من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!

خدا : بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله.

بنده : خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم!

خدا : بنده ی من در دلت بگو یا الله، ما نماز شب برایت حساب می کنیم

بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد

خدا : ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده،

او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است، امشب با من حرف نزده..

ملائکه : خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید.

خدا : ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست.

ملائکه : پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!

خدا : اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو،

نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد..

ملائکه : خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟

خدا : او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد…

 

بــنده ی من؛ تو هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم

که انگار همین یک بنــده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خــــــدا داری


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, :: 11:3 :: توسط : حمید ایرانی

 

شراب خواستم…

گفت : ” ممنوع است ”

آغوش خواستم…

گفت : ” ممنوع است ”

بوسه خواستم…

گفت : ” ممنوع است ”

نگاه خواستم…

گفت: “ ممنوع است ”

نفس خواستم…

گفت : ” ممنوع است “

… حالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه ،

با یک بطری پر از گلاب ،

آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد

با هر چه بوسه ،

سنگ سرد مزارم را

و …

چه ناسزاوار

عکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ،

نگاه می کند و در حسرت نفس های از دست رفته ،

به آرامی اشک می ریزد …

تمام تمنای من اما

سر برآوردن از این گور است

تا بگویم هنوز بیدارم…

سر از این عشق بر نمی دارم …


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, :: 11:0 :: توسط : حمید ایرانی

            

 

اسمش را مے گذاریم בوست مجازے

امــا آنـســو یــک آבم حـقـیـقـے نشـسـتــﮧ

خـصوصــیاتـش را کــﮧ نمـے تــوانـב مخفے کنـב

وقتے בلتنگے ها و آشفتگے هایش را مے نویسد

وقت مــے گــذارב بــرایــم، وقــت مــے گذارم بـرایش

نــگــرانــش مـــــے شـــــوم בلتــنــگــش مــــے شــوم

وقتے בر صحبت هایم بـﮧ عنوانِ "دوست" یاב مے شوב

مــطمــئن مــــے شــــوم کـــــﮧ حقــــیــقــــے ســت

هــرچــــنـــــב کــنــــــــار هـــــــم نــبــــاشـــیــم

هــرچنـב صـבاے هم را هم نشنیـבه باشـیم

من بـرایش سلامتــے و شادے آرزو دارم

هــــــــــرکــجــــــا کـــــﮧ باشــــــد


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, :: 10:57 :: توسط : حمید ایرانی

اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش مي کردي
تمامي ذرات وجودت
عشق را فرياد مي کرد
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم چشمهايم را مي شستي
و اشکهايم را با دستان عاشقت به باد مي دادي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من مي دوختي
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهاي يک
عشق زميني را با خود به عرش خداوند ببرم
اي کاش مي دانستي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمي شکستي
گر چه خانه ي شيطان شايسته ي ويراني است
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم لحظه اي مرا نمي آزردي
که اين غريبه ي تنها , جز نگاه معصومت پنجره اي
و جز
عشقت بهانه اي براي زيستن ندارد
اي کاش مي دانستي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم همه چيز را فدايم مي کردي
همه آن چيز ها که يک عمر بخاطرش رنج کشيده اي
و سال ها برايش گريسته اي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم
همه آن چيز ها که در بندت کشيده رها مي کردي
غرورت را ...... قلبت را ...... حرفت را
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم
دوستم مي داشتي
همچون
عشق که عاشقانش را دوست مي دارد
کاش مي دانستي که چقدر دوستت دارم
و مرا از اين عذاب رها مي کردي
اي کاش تمام اينها را مي دانست


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:, :: 8:18 :: توسط : حمید ایرانی

این بار

مینویسمت…

” تو ” را میان اصطحکاک مداد و کاغذ

گیر خواهم انداخت

شاید اینگونه بشود تو را

” تجربه ” کرد…!!!

برای تویی که قلبت پـاک است…

برای تو می نویسم……..

برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست…

برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست…

برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست…

برای تویی که تمام هستی ام در
عشق تو غرق شد…

برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است…

برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی…

برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی…

برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است …

برای تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است….

برای تویی که قلبت پـاک است…

برای تویی که در
عشق ، قـلبت چه بی باک است…

برای تویی که عـشقت معنای بودنم است…

برای تویی که عـشقت معنای بودنم است…

برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است…

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است……….

دوستت دارم تا ……..!

نه…!

دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد

بی حد و مرز دوستت دارم


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:, :: 8:16 :: توسط : حمید ایرانی

با تو نیستم
تو نخوان
با خودم زمزمه میکنم

.

.
.

من خوبم ….من آرامم……من قول داده ام

فقط کمی

تو را کم اورده ام

یادت هست؟ میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟ واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارمها؟

حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اند

با این همه واژه چه کنم؟

تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟

باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم

باید خوب باشم

من خوبم ….من آرامم……من قول داده ام

فقط کمی

بی حوصله ام

آسمان روی سرم سنگینی میکند

روزهایم کش امده

هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم

باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم

روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند

چون

من خوبم ….من آرامم……من قول داده ام

تمام خنده هایم را نذر کرده ام که گریه ام نگیرد

اما شبها..

وای از شبها

هوای آغوشت دیوانه ام میکند

موهایم بد جوری بهانه دستانت را میگیرند

تک تک نجواهای شبانه ات لا به لای موهایم مانده اند

کاش لا اقل میشد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابم

لالایی ها پیشکش

من خوبم ….من آرامم……من قول داده ام

فقط نمیدانم چرا هی آه میکشم

آه

و

آه

و بازم آه

خسته شدم از این همه آه

شبها تمام آه ها در سینه منند

ان قدر سوزناک هستند که می توانم با این همه آه دنیا را خاکستر کنم

اما حیف که قول داده ام

من خوبم ….من آرامم……

فقط کمی دلواپسم

کاش قول گرفته بودم از تو

برای کسی از ته دل نخندی

می ترسم مثل من عاشق خنده هایت شود

حال و روزش شود این…

تو که نمی مانی برایش آنوقت مثل من باید

آرام باشد …..خوب باشد….. قول داده باشد

بیچاره..

……………………………………………

نترس باز شروع نمیکنم اصلا تمام نشده که بخواهم شروع کنم

همین دلم برایت تنگ شده را هم به تو نمی گویم

تو راحت باش

من خوبم ….من آرامم……

آخر من قول داده ام که آرام باشم

باورت می شود؟ من خوبم


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:, :: 8:15 :: توسط : حمید ایرانی

دوستت دارم به 24 زبان زنده دنيا
- افغاني ………..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom

2- انگليسي ……………..آي لاو يو!……………………!I love you

3- ايتاليايي …………………تي آمو!……………………..!Ti amo

4- اسپانيايي …………….ته کويرو !………………………!Te quiro

5- آلماني ………….ايش ليبه ديش!………………!Isch liebe dich

6- آلباني ……………………..ته دوه!……………………....!Te dua

7- ترکي …………….سني سويوروم!……………..!Seni seviyurom

8- پرتغالي ………………….او ته آمو!………………….!Eu te amo

9- چيني ………………….وو آي ني!………………………!Wo ai ni

10- چکي …………………ميلوجي ته!…………………….!Miluji te

11- روسي ………………يا تبيا ليوبليو!………………!Ya tebya liub liu

12- ژاپني ……………………آيشيتريو !………………………!Aishiteru

13- سويدي …………ياگ السکار داي!……………….!Yag Elskar dai

14- صربستاني ……………….وليم ته!……………………!Volim te

15- عربي …………………..انا بحيبک!……………….!Ana Behibbek

16- فارسي …………….دوست دارم!…………………..!Dooset daram

17- فرانسوي ……………….ژ ت آيمه!…………………….….!Je t aime

18- فيليپيني ……………..ماهال کيتا!……………………..!Mahal kita

19- کره اي ……………..سارانگ هيو!…………………….!Sarang heyo

20- لهستاني ………………کوهام چو!……………………!Koham chew

21- مجارستاني ……………..سرتلک!…. ……………………..!Szeretlek

22- ويتنامي ……………….آن يه و ام!……………………..!An ye u em

23- يوناني …………………….سغه پو!………………………!Sagha paw

24- يوگسلاوي …………….يا ته ووليم!…………………….!Ya te vol

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:, :: 8:13 :: توسط : حمید ایرانی

برای تو نامه ای می نویسم…
دلتنگی که دست از سر دل بر نمی دارد.
دلتنگی که فاصله را نمی فهمد !
نزدیک باشی و اما دور…دور…دور !
تنها که باشی تمام دنیا دیوار و جاده است.
تمام دنیا پر از پنجره هایی است که پرنده ندارند…
پر از کوچه هایی که همه ی آن ها برای رهگذران عاشق به بن بست می رسند!
فکر کن پای این دیوارهای سرد و سنگین چه لیلی ها و مجنون ها که می میرند!
خون بهای این دل های شکسته را چه کسی می دهد ؟!
حالا نشسته ام برایت نامه ای بنویسم.
می دانی ، نامه ها می مانند حتی وقتی برای همیشه پنهان باشند و کسی که باید ، آن ها را نخواند! قرار نیست این را هم بخوانی…قرار نیست بیقراری ام را بفهمی !
قرار نیست بدانی که چند جای این نامه با اشک خیس شد و چند واژه را پنهان کرد…
قرار نیست بفهمی که دوست داشتن چقدر سخت و
عشق چه درد بزرگی است…
قرار نیست که بفهمی چقدر دوستت دارم!!! و چه اندازه این دوست داشتن پیرم کرد…
اما برایت این نامه را می نویسم برای روزی که تو هم دلتنگ باشی! دلتنگ کسی که دوستش داری…
برای روزی که هزار بار پشت پنجره رفته باشی و هزار قاصدک را بوسیده باشی! برای روزی که به هوای هر صدای پایی تا دم در دویده باشی و با بغضی سنگین در انتظارش نشسته باشی!
برای شب هایی که در تمام فال های حافظ هم خبری از آمدنش نباشد و هزاربار پیراهنش را بوییده باشی!
تو فکر می کنی آن روز چند سال خورشیدی دیگر است؟
آن روز چقدر از هم دور شده باشیم ؟
پای کدام بن بست کنار کدام درخت پایین کدام پنجره برای آخرین دیدار گریسته باشیم؟
هنوز زود است… برای تو که از حال دلم غافلی زود است… نباید بفهمی که این روزها چقدر دلتنگم… نباید بفهمی که قدم هایم هر روز پیر و پیرتر شده اند ! و هر روز سایه ام ، کمرش خم و خم تر می شود!
این روزها برای گریستن دیگر باران را بهانه نمی کنم…
برای بیقراری ام سراغ پنجره ها نمی روم…
وقتی قاصدکی روی شانه ام می نشیند دیگر از تو خبری نمی گیرم شاید نشانی ام را گم کرده ای…
موهایم یک در میان سپید و سیاهند مثل روزهایی که یک در میان شاد و ناشاد می گذرند! کوچه ها را که نگو… بی خبرتر از آن می گذرم که پنجره ای برایم گشوده شود… تکان دستی ، سلامی… خیال کن غریبه ای که او را هیچ کس نمی شناسد! هنوز هم ایستگاه ها را دوست دارم…
نیمکت هایی که بوی تنهایی می دهند.
هنوز هم انتظار را دوست دارم.
هنوز هم زل می زنم به هر قطاری که می گذرد…
به دست هایی که توی هوا تکان می خورند و به بوسه هایی که میان دود… گم می شوند !
خوش به حال قطارها همیشه می رسند… اما من… هیچ وقت نرسیدم ! هیچ وقت… تمام زندگی ام فاصله بود…
این نامه باشد برای روزی که یکی از این قطارها مرا هم با خودش برده باشد…
چمدانی پر از نامه جا می ماند برای تو ، از مسافری که عمری عاشقت بود…


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:, :: 8:12 :: توسط : حمید ایرانی
درباره وبلاگ
به وبلاگ همون عاشق نیمه راه خوش اومدید همونی که تنهام گذاشت
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق اول و آدرس hamid.almani.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 62
بازدید هفته : 189
بازدید ماه : 347
بازدید کل : 281239
تعداد مطالب : 283
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1



<-PollName->

<-PollItems->




kaj tasavir کد کج شدن عکسها در وبلاگ